نام قدیم: خیابان چراغ برق یا خیابان چراغ گاز
نام جدید: خیابان امیرکبیر
شبهای محلهها و خیابانهای تهران، در سالهای میانی پادشاهی قاجاریه، تاریک بود و رهگذران ناگزیر با چراغ و فانوس در دست، آمد و شد میکردند. مردم تهران مجبور بودند برای تعمیر چراغهای نفتسوز یا پیهسوز خود به بورس چراغسازیهای تهران آن روزها که در خیابان چراغ گاز فعال بودند، بروند.
تا آنکه در زمان ناصرالدینشاه بر آن شدند که ارگ سلطنتی و یکی دو خیابان پیرامونش را به شیوهای که در شهرهای اروپایی دیده بودند، برق کشی کنند. این کار آسان بهدست نمیآمد و با آزمون و خطاهایی همراه شد. سرانجام در یکی از خیابانهای نزدیک به ارگ، کارخانهی برق برپا کردند و خیابان را هم “چراغ گاز” و بعد از آن “چراغ برق” نامیدند. این همان جایی است که اکنون به نام “خیابان امیرکبیر” میشناسیم و از توپخانه آغاز میشود و پایان آن به خیابان سیروس (17 شهریور کنونی) میرسد. امیرکبیر، نخستین خیابان پایتخت بود که از روشنایی برق برخوردار شد.
یکی از صدراعظمهای ناصرالدین شاه قاجار، سیاستورزی به نام میرزا حسینخان سپهسالار بود. او را به نوگرایی و تجددطلبی میشناسیم و همان کسی است که مدرسهی سپهسالار را در میدان بهارستان کنونی ساخته است. زمانی که سپهسالار کارها را پیش میبُرد، تصمیم بر آن گرفت که برای روشنایی خیابانهای پایتخت، کارخانهای راهاندازی کند. این کار انجام شد و کارخانهای را که با زغالسنگ کار میکرد به تهران آوردند و به کمک آن شبهای چند خیابان را روشنایی دادند. از آن پس خیابانی که کارخانه در آن جا گرفته بود، به نام «چراغ گاز» شناخته شد.
خیابانهای ناصریه (ناصر خسرو کنونی) و بابهمایون نیز از روشنایی گاز کارخانه بهره میبُرند. اما همین روشنی اندک هم ادامه پیدا نکرد و کار چراغکشی شهر را رها کردند. از اینرو، چیزی زمان نبُرد که کارخانه گاز از کار افتاد و به حال خود رها شد و همان چند خیابان تهران نیز در تاریکی شبها فرو رفت.
این وضع ادامه داشت تا زمانی که نخستین کارخانه برق در ایران بهوسیله حاج حسین امینالضرب، تاجر و سرمایهدار اصفهانی و معروف کشور در سفرش به روسیه به مبلغ ۵۰۰ تومان آن روزگار خریداری شد و در ابتدای خیابان چراغ گاز نصب شد و فعالیت خود را آغاز کرد و کمکم با ورود برق به تهران، خیابان چراغ گاز به خیابان چراغ برق شهرت یافت؛ خیابانی که امروز مرکز ثقل لوازم یدکی در تهران و نیز در کشور است.
اما شگفت بود که برخی از تهرانیها سر سازگاری با کارخانه برق نداشتند! با آنکه در آغاز از روشن شدن لامپها شگفتزده میشدند و با حیرت بسیار به آن نگاه میکردند، اما یکباره بر سر زبانها انداختند که برق، کارِ شیطان است و باید از آن دوری کرد! به همین سبب برخی دور از چشم نگهبانان شهر و کارگران کارخانه، لامپها را میشکستند و سیمها را میبُریدند. این وضع ادامه داشت و کارخانه افتانوخیزان بهکار خود ادامه میداد تا آنکه در سال 1306 خورشیدی، در زمان رضاشاه، با خریداری نیروگاه بخاری از اروپا و راهاندازی آن در پایتخت، کارخانه چراغ برق برای همیشه بسته شد.
با برافتادن قاجاریه، نام خیابان چراغ برق نیز دگرگون شد و آن را “امیرکبیر” نامیدند. باید اشاره کرد که بسیاری از نخستینهای تهران در این خیابان شکل گرفته است. به همین سبب، خیابان چراغ برق پیشین و امیرکبیر امروز، تاریخچه و سرگذشتی آکنده از نشانههای تاریخی و هویتی دارد.
چراغ برق، پس از مدرن شدن پایتخت، نخستین خیابان تهران بود که کاروانسراهایش تبدیل به گاراژ خودرو شد. نخستین گاریخانهی تهران هم که تبدیل به گاراژ شد، “گاریخانهی سید اسدالله” در همین خیابان چراغ برق بود.
در تهرانِ روزگار پهلوی دوم، زمانی که نام چراغ برق به حافظهی تاریخی سپرده شده بود و آنجا را امیرکبیر مینامیدند، کمپانیهای اتومبیلسازی شعبههای خود را در این خیابان بنیانگذاری کردند. یکی از آنها کمپانی «شورلت» بود که خودروهای مدرن آن دل بسیارانی را میبُرد. پیش از آن، در سالهای پایانی قاجاریه، شعبه ایرانی کمپانی «فورد» در خیابان چراغ برق کار خود را آغاز کرد. این کارخانهی آمریکایی، پای خودروهای «فورد لاری» را به تهران کشاند.
خیابان چراغ برق پیشین و امیرکبیر کنونی، هنوز یاد و یادگارهای تاریخیاش را به تمامی از دست نداده است و چراغ تاریخ در آنجا سوسویی میزند.
خیابان امیرکبیر اکنون جایی برای خریدوفروش لوازم یدکی خودروهاست و بافت کهن آن شانهبهشانهی معماری مدرن داده است. این خیابان از دید دسترسی و پیوند با بخشهای دیگر آن محله، یکی از خیابانهای درخور توجه پایتخت است.
منابع: آمرداد نیوز